تغییر در شیوه معلمان با استفاده از تکنولوژی آموزشی(1)
می توانیم تكنولوژی را به دو صورت ببینیم:
به عنوان یك سری ابزارها كه آنچه ما هم اكنون انجام می دهیم را تقویت كرده و وسعت می بخشند، یا به عنوان چیزهایی با ظرفیت ایجاد تغییر ریشه ای در آنچه ما اكنون انجام می دهیم و نحوه انجام آن.
به عنوان مثال تكنولوژی زین دوچرخه به دوچرخه سوار امكان می دهد كه بیشتر و طولانی تر سفر كند، اما تكنولوژی یك ماشین به طور كلی شیوه درك ما از سفر را عوض می نماید. شاید بحث ما از نظر كیفیت باشد نه از جهت كمیت، در توصیف تكنولوژی آموزشی نیز همین بحث مطرح است، گسترش كارهایی كه هم اكنون در حال انجام آنها هستیم ، تنها تقویت عملكرد جاری ما به عنوان معلم است در حالیكه استفاده كیفی از تكنولوژی تغییرات ریشه ای در كار معلمان و یادگیری دانش آموزان ایجاد می كند. بسط و تقویت عمومی، شبیه آنچه كه در زیر آمده است را استفاده عالی از تكنولوژی آموزشی توصیف می كنند.
- استفاده از اینترنت در یافتن واقعیات برای جذاب كردن برنامه.
- استفاده از برنامه های درجه بندی اینترنتی یا آنلاین.
- استفاده از آموزش كمكی كامپیوتر برای تكمیل شیوه های آموزش سنتی
تكنولوژی می تواند به عنوان عاملی مهم و شاید اساسی، شیوه معلم را تغییر دهد. یعنی شیوه عملكرد معلمین، شاگردان و مدرسه را عوض كند. ما نمی گوییم كه استفاده های تقویتی از تكنولوژی ، استفاده های خوبی نیستند. ما می گوئیم كه استفاده های تقویتی، روی تمام ظرفیت و قدرت منابع تكنولوژی سرمایه گذاری نمی كنند. با ملاحظه چگونگی تغییر ریشه ای كه بواسطه تكنولوژی قابل انجام است. ما معلمین فكرمان را به سطوح جدید می كشانیم و خود را وادار می كنیم كه تفكرات ،كارهای روزمره ،اعمال و شیوه های تربیتی مان را از نو بشناسیم. اختراع كنیم و بسازیم. به طوریكه به تغییر در فضای جامعه شناختی و تكنولوژیكی منجر شود كه كودكانمان در آن فضا به یادگیری مشغولند.
بحث ما درباره تكنولوژی به عنوان عاملی برای تغییر در شیوه معلم، در سه حوزه سازمان یافته است، تغییر در معرفت شناسی، تغییر در روانشناسی كه در یادگیری به كار می رود. و تغییر ارتباطی و اجتماعی، هر بخش درباره این تغییرات بحث می كند و مثال هایی از تجارب ما و دیگران ارائه می كند تا این شیوه های جدید تفكر و عمل را ملموس تر و قابل فهم تر نماید.
تغییر در معرفت شناسی
معرفت شناسی، شاخه ای از فلسفه است كه با ماهیت دانش سروكار دارد. این بخش درباره تغییر در ساختمان موضوع اصلی و انواع دانشی كه از نظر مدرسه با ارزش محسوب می شود می پردازد.
اكثر معلمان به كتاب های درسی اجازه می دهند كه چهارچوب رشته آنها را بهصورت شسته و رفته با كلمات درشت، تعاریف روشن، عكس های پشت سر هم و مثال هایی روشن از جهان واقعی تعیین كنند. جرالد هالتون از این مسئله با عنوان « عقیم كردن» برنامه درسی كه فقط «دانش عمومی» می آموزد، نام برده است.
كلاس های غنی از تكنولوژی می تواند معلمان را از قید كتاب های درسی آزاد كند. خواستن از معلم و دانش آموز كه جرأت به خرج داده و در اینترنت به تازه ترین محتوای در دسترس دست یابند. با این روش دانش آموزان نیز می توانند به اطلاعاتی كه در اختیار حرفه ای ها هست دست یابند فشار زیادی بر معلمین و دانش آموزان وارد خواهد آمد تا بتوانند به اطلاعات معنا بدهند، اطلاعات نامربوط را حذف كنند و بر ایده های مهم موضوع اصلی تمركز یابند.
علاوه بر اینها، این شیوه می طلبد كه معلم و دانش آموز هر دو « مصرف كنندگان دانش » شوند. در قسمت بعد به این اندیشه یادگیری یعنی « مصرف كنندگان دانش» خواهیم پرداخت.
ادامه دارد ....
تغییر در شیوه معلمان با استفاده از تکنولوژی آموزشی(2)